به گزارش مشرق، نوشتن هر مطلبی نیاز به مقدمه دارد اما پیش از اینکه در این نوشته بخواهیم از شرایط عجیب و غریبی که سپاهان به آن مبتلا شده صحبت کنیم به آمار عملکرد سپاهان در 14 دوره لیگ برتر زیر توجه کنید:
دور اول لیگ برتر: در جایگاه نهم
دور دوم لیگ برتر: قهرمانی
دور سوم لیگ برتر: در جایگاه ششمی
دور چهارم لیگ برتر: جایگاه دهمی
دور پنجم لیگ برتر: جایگاه هفتمی
دور ششم لیگ برتر: جایگاه پنجمی
دور هفتم لیگ برتر: نایب قهرمان
دور هشتم لیگ برتر: جایگاه چهارمی
دور نهم لیگ برتر: قهرمانی
دور دهم لیگ برتر:قهرمانی
دور یازدهم لیگ برتر: قهرمانی
دور دوازدهم لیگ برتر: جایگاه سومی
دور سیزدهم لیگ برتر: جایگاه چهارمی
دور چهاردهم لیگ برتر: قهرمانی
دور پانزدهم لیگ برتر: تا هفته بیستم در جایگاه دهمی
آمار سپاهان در ادوار مختلف لیگ نشان دهنده جایگاه این تیم است که در دهه 80 توانست فوتبال را از دو قطبی بودن خارج کند و به عنوان قطب جدید فوتبال و یا قطب سوم خود را در فوتبال جا بیندازد.
سپاهان به معنی واقعی گربه سیاه تیم های سرخابی شد به طوری که شاید هواداران پرسپولیس و استقلال در یک برهه ای بازی با این تیم برایشان از دربی هم مهم تر بود و هیجان روبرویی این تیم ها با هم ارزشی کمتر از دربی پایتخت نداشت.
درست است که هنوز هم بازی های سپاهان با مدعیان قهرمانی جذاب و دیدنی است اما این سپاهان کجا و آن سپاهان دهه 80 کجا.
سیر نزولی سپاهان را باید از آنجایی ریشه یابی کرد که مدیریت باشگاه به جای ثبات جای خود را به تغییر داد. از مرداد سال 90 که محمدرضا ساکت بعد از چند سال مدیریت در این باشگاه از مدیرعاملی کنار رفت این باشگاه تا کنون که چهار سال می گذرد 4 مدیرعامل به خود دیده است. مشکلی که سالهاست گریبان پرسپولیس و استقلال را گرفته و حل هم نمی شود حالا به سپاهان رسیده است. تغییر مدیران این باشگاه به دلایل نامعلوم و انتخاب گزینه هایی که شاید برای مدیریت باشگاهی که یک سروگردن در عرصه بین‌المللی از سایر باشگاه های ایرانی بالاتر است چندان بزرگ نبودند.
این طور به نظر می آید که در باشگاه سپاهان مدتی است تحرکاتی شکل گرفته که باعث شده قطب سوم فوتبال نه تنها سیر نزولی را طی کند بلکه به سمت کم توانی و فروپاشی پیش برود.
برای باشگاهی که 5 دوره قهرمان لیگ برتر شده و در تمام این دوران فقط در یک دوره در پایان لیگ به مقام دو رقمی دست پیدا کرده شرایط فعلی مثل فروپاشی است به خصوص که مشکلات سپاهان فقط به مسائل فنی باز نمی گردد و این تیم دچار حواشی عجیبی است.
آن از ابتدای فصل که حسین فرکی با هواداران سپاهان دچار چالش بود و سپس مورد عجیب محرم نویدکیا پیش آمد. این مسائل به قدری کش پیدا کرد که حسین فرکی محجوب را وادار به واکنش کرد و او از سمت خود استعفا کرد تا تیمی که قهرمان کرده بود را به دیگری بسپارد.
این هم از شرایط فعلی سپاهان که با وجود حضور استیماچ کروات نه تنها آرامش به تیم بازنگشته بلکه به نظر حواشی رنگ دیگری به خود گرفته است.
موضوع از چه قرار است؟ روز گذشته در ورزشگاه فولادشهر مسائلی گریبان باشگاه سپاهان را گرفت که امروز مدیران تیم از پاسخگویی و توضیح در مورد حواشی خودداری می کنند.
چه اتفاقی برای قهرمان فصل گذشته افتاده است. روز گذشته هادی عقیلی در صحبت هایش به مورد جالبی اشاره کرد.
او گفت استیماچ بعد از بازی با فولاد با باشگاه بابت مطالبات بازیکنان جلسه گذاشته است.
سپاهان از معدود باشگاه هایی بوده که در 14 سال گذشته کمتر با مشکلات مالی روبرو بوده است و البته در شرایط اقتصادی فعلی برهم خوردن وضعیت مالی این باشگاه هم چندان عجیب نیست اما اینکه بازیکنان این تیم فقط 25 درصد قرارداد خود را گرفته باشند کمی دور از انتظار می آید. البته فروتنی بازیکنان سپاهان در برملا نکردن این موضوع هم در نوع خود جالب است اما اینکه سرمربی تازه وارد سپاهان تصمیم گرفته برای این موضوع با باشگاه صحبت کند قابل تامل است.
مساله دیگری که جالب است برخورد دوگانه این مربی با بازیکن با تجربه تیمش است. او روز گذشته در نشست خبری خود گفت باشگاه در خصوص هادی عقیلی بیانیه می دهد! صحبت استیماچ هر کسی را به فکر فرو می برد مگر بین هادی عقیلی و این تیم چه گذشته که کار به بیانیه نوشتن قرار است بکشد و نکته جالب تر که اصغر باقریان در گفت و گو با خبرنگاران خیلی راحت می گوید عقیلی در اختیار باشگاه نیست که بخواهیم تصمیم گیری کنیم. اکنون تکلیف این تضاد در صحبت های سرمربی و مدیرعامل چیست؟ مسئولان سپاهان از پاسخ دادن هم طفره می روند سرمربی تیم هم که چیز دیگری می گوید پس ماجرا چیست؟
کجاست کمیته فنی سپاهان که نتایج بررسی خود را در خصوص حضور استیماچ عنوان کنند؟ مربی که قطعا حضورش در این تیم بار مالی مضاعفی داشته تاکنون چه گُلی بر سر سپاهان گذاشته است؟
در سپاهان چه می گذرد که هواداران تیم شعار حیان رها کن برای مدیرعامل خود سر می دهند؟ به نظر دست هایی در کار است سپاهان را به قهقرا ببرند و گویا در این هدف خود مصمم هستند.
دور اول لیگ برتر: در جایگاه نهم
دور دوم لیگ برتر: قهرمانی
دور سوم لیگ برتر: در جایگاه ششمی
دور چهارم لیگ برتر: جایگاه دهمی
دور پنجم لیگ برتر: جایگاه هفتمی
دور ششم لیگ برتر: جایگاه پنجمی
دور هفتم لیگ برتر: نایب قهرمان
دور هشتم لیگ برتر: جایگاه چهارمی
دور نهم لیگ برتر: قهرمانی
دور دهم لیگ برتر:قهرمانی
دور یازدهم لیگ برتر: قهرمانی
دور دوازدهم لیگ برتر: جایگاه سومی
دور سیزدهم لیگ برتر: جایگاه چهارمی
دور چهاردهم لیگ برتر: قهرمانی
دور پانزدهم لیگ برتر: تا هفته بیستم در جایگاه دهمی
آمار سپاهان در ادوار مختلف لیگ نشان دهنده جایگاه این تیم است که در دهه 80 توانست فوتبال را از دو قطبی بودن خارج کند و به عنوان قطب جدید فوتبال و یا قطب سوم خود را در فوتبال جا بیندازد.
سپاهان به معنی واقعی گربه سیاه تیم های سرخابی شد به طوری که شاید هواداران پرسپولیس و استقلال در یک برهه ای بازی با این تیم برایشان از دربی هم مهم تر بود و هیجان روبرویی این تیم ها با هم ارزشی کمتر از دربی پایتخت نداشت.
درست است که هنوز هم بازی های سپاهان با مدعیان قهرمانی جذاب و دیدنی است اما این سپاهان کجا و آن سپاهان دهه 80 کجا.
سیر نزولی سپاهان را باید از آنجایی ریشه یابی کرد که مدیریت باشگاه به جای ثبات جای خود را به تغییر داد. از مرداد سال 90 که محمدرضا ساکت بعد از چند سال مدیریت در این باشگاه از مدیرعاملی کنار رفت این باشگاه تا کنون که چهار سال می گذرد 4 مدیرعامل به خود دیده است. مشکلی که سالهاست گریبان پرسپولیس و استقلال را گرفته و حل هم نمی شود حالا به سپاهان رسیده است. تغییر مدیران این باشگاه به دلایل نامعلوم و انتخاب گزینه هایی که شاید برای مدیریت باشگاهی که یک سروگردن در عرصه بین‌المللی از سایر باشگاه های ایرانی بالاتر است چندان بزرگ نبودند.
این طور به نظر می آید که در باشگاه سپاهان مدتی است تحرکاتی شکل گرفته که باعث شده قطب سوم فوتبال نه تنها سیر نزولی را طی کند بلکه به سمت کم توانی و فروپاشی پیش برود.
برای باشگاهی که 5 دوره قهرمان لیگ برتر شده و در تمام این دوران فقط در یک دوره در پایان لیگ به مقام دو رقمی دست پیدا کرده شرایط فعلی مثل فروپاشی است به خصوص که مشکلات سپاهان فقط به مسائل فنی باز نمی گردد و این تیم دچار حواشی عجیبی است.
آن از ابتدای فصل که حسین فرکی با هواداران سپاهان دچار چالش بود و سپس مورد عجیب محرم نویدکیا پیش آمد. این مسائل به قدری کش پیدا کرد که حسین فرکی محجوب را وادار به واکنش کرد و او از سمت خود استعفا کرد تا تیمی که قهرمان کرده بود را به دیگری بسپارد.
این هم از شرایط فعلی سپاهان که با وجود حضور استیماچ کروات نه تنها آرامش به تیم بازنگشته بلکه به نظر حواشی رنگ دیگری به خود گرفته است.
موضوع از چه قرار است؟ روز گذشته در ورزشگاه فولادشهر مسائلی گریبان باشگاه سپاهان را گرفت که امروز مدیران تیم از پاسخگویی و توضیح در مورد حواشی خودداری می کنند.
چه اتفاقی برای قهرمان فصل گذشته افتاده است. روز گذشته هادی عقیلی در صحبت هایش به مورد جالبی اشاره کرد.
او گفت استیماچ بعد از بازی با فولاد با باشگاه بابت مطالبات بازیکنان جلسه گذاشته است.
سپاهان از معدود باشگاه هایی بوده که در 14 سال گذشته کمتر با مشکلات مالی روبرو بوده است و البته در شرایط اقتصادی فعلی برهم خوردن وضعیت مالی این باشگاه هم چندان عجیب نیست اما اینکه بازیکنان این تیم فقط 25 درصد قرارداد خود را گرفته باشند کمی دور از انتظار می آید. البته فروتنی بازیکنان سپاهان در برملا نکردن این موضوع هم در نوع خود جالب است اما اینکه سرمربی تازه وارد سپاهان تصمیم گرفته برای این موضوع با باشگاه صحبت کند قابل تامل است.
مساله دیگری که جالب است برخورد دوگانه این مربی با بازیکن با تجربه تیمش است. او روز گذشته در نشست خبری خود گفت باشگاه در خصوص هادی عقیلی بیانیه می دهد! صحبت استیماچ هر کسی را به فکر فرو می برد مگر بین هادی عقیلی و این تیم چه گذشته که کار به بیانیه نوشتن قرار است بکشد و نکته جالب تر که اصغر باقریان در گفت و گو با خبرنگاران خیلی راحت می گوید عقیلی در اختیار باشگاه نیست که بخواهیم تصمیم گیری کنیم. اکنون تکلیف این تضاد در صحبت های سرمربی و مدیرعامل چیست؟ مسئولان سپاهان از پاسخ دادن هم طفره می روند سرمربی تیم هم که چیز دیگری می گوید پس ماجرا چیست؟
کجاست کمیته فنی سپاهان که نتایج بررسی خود را در خصوص حضور استیماچ عنوان کنند؟ مربی که قطعا حضورش در این تیم بار مالی مضاعفی داشته تاکنون چه گُلی بر سر سپاهان گذاشته است؟
در سپاهان چه می گذرد که هواداران تیم شعار حیان رها کن برای مدیرعامل خود سر می دهند؟ به نظر دست هایی در کار است سپاهان را به قهقرا ببرند و گویا در این هدف خود مصمم هستند.
